مِمفیس ( MEMPHIS یا MEMPHIS MILANO)
مجموعهای از طراحان و معماران ایتالیایی بود که اوایل دههٔ ۱۹۸۰ با رهبرانی مثل اتوره سوتساس (ETTORE SOTTSASS) خطمشیای مخالف مینیمالیسم و عقلگرایی عملکردگرا را پیش گرفتند. آنها با رنگهای جیغ، اشکال هندسی ناهمگون، الگوهای گرافیکی و مواد ارزان مثل لمینت پلاستیکی و ترَتزّو (TERRAZZO) زبان بصری جدیدی ایجاد کردند که هم تحسین و هم انتقاد شدید برانگیخت. این جنبش علیرغم عمر کوتاه (عملاً ۱۹۸۰–۱۹۸۷) اثر پایداری بر طراحی متعاقب گذاشته و در قرن بیستویکم بارها بازتولید و بازخوانی شده است.
جنبش ممفیس تنها در مبلمان و طراحی داخلی باقی نماند؛ طراحان جواهرات نیز به این زبان بصری جسورانه پاسخ دادند. استفاده از هندسههای آزاد، متریالهای غیرمتعارف و رنگهای پرقدرت باعث شد جواهرات ممفیس مانند «ابژههای پوشیدنی» دیده شوند، نه صرفاً زیورآلات لوکس. این مقاله علاوه بر مرور تاریخچه و ویژگیهای اصلی ممفیس، نمونههای مهم جواهرات در این سبک را معرفی میکند
تاریخچه
ممفیس در شب ۱۱ دسامبر ۱۹۸۰ در آپارتمان اتوره سوتسابس در میلان شکل گرفت؛ او جمعی از طراحان جوان و معماران را گرد آورد تا «شکلهای جدید بیانی» بسازند و از قیدهای مدرنِ عملکردگرایِ دهههای قبل رها شوند. نام «Memphis» همزمان یادآور شهر ممفیس در تنسی و نمادی از قدیمیترها بود — گفته میشود نام توسط پخش یک آهنگ باب دیلن انتخاب شد — و خود گروه در نمایشگاه سال ۱۹۸۱ در سالونه دل موبیلهٔ میلان حضوری پرهیاهو داشت که توجه رسانهها را جلب کرد. این فاز اولیه تا اواخر دههٔ ۱۹۸0 ادامه داشت و سپس گروه بهصورت رسمی از هم پاشید؛ اما آثار و ایدههایش همچنان در موزهها و نمایشگاهها باقی ماند.
ویژگی های بارز و کلیدی سبک ممفیس
- پالت رنگی جیغ و متضاد — استفاده از رنگهای اشباع (صورتی، فیروزهای، زرد لیمویی، قرمز و مشکی) و ترکیبهای غیرمنتظره.
- اشکال هندسی و ترکیبات نامتقارن — مثل مثلثها، نیمدایرهها، خطوط زیگزاگی و اشکال ترکیبی که گاهی بهصورت «بدونِ تابعیت از عملکرد» کنار هم قرار میگیرند.
- الگوهای گرافیکی و تزئینی — خالخالی، راهراههای ضخیم، نقشهای هندسیِ قوی که سطوح را پوشش میدهند.
- ترکیب مواد ارزان و صنعتی با فرمهای هنری — لمینتهای رنگی، صفحات تختهای با روکش ضخیم، تراتزو و پلاستیک بهعنوان مواد قابلمشاهده (نه پنهانشده).
- روحیهٔ بازیگوش، آیروک و «ضد-خوشسلیقگی» — ایدهٔ تبدیل «بدسلیقگی» (bad taste) به ابزار انتقادی و زیباییشناختی.
این مجموعهٔ ویژگیها باعث شد ممفیس بهعنوان شاخصِ پستمدرن در طراحی شناخته شود — نه صرفاً بازآفرینی نوستالژیک، بلکه واکنشی ایدئولوژیک به قواعد پیشین.
واکنش و نقد ها
ممفیس از ابتدا واکنشهای قطبی ایجاد کرد: گروهی آن را آزادکننده، خلاقانه و تحولآفرین خواندند؛ دیگری آن را شلوغ، غیرعملی و صرفاً نمایشمحور نقد کرد. بسیاری از طراحان و منتقدان سنتی، تاکید گروه بر فرم و تزئین را خلافِ «خوبطراحی» میدانستند که باید اولویت را به عملکرد و دوام بدهد. با این حال موزهها (از جمله Vitra و Design Museum) و نمایشگاههای بینالمللی بهسرعت آثار ممفیس را به مجموعههای خود افزودند و بازخوانیها و نمایشگاههای دهههای بعد نشاندهندهٔ تثبیت این جنبش در تاریخ طراحیست.
طراحان و نمونه های شاخص ممفیس
تخت تاوارایا (tawaraya bed)
اتوره سوتساس
این تخت غیرعادی در مجموعه سال ۱۹۸۱ ممفیس ارائه شد. طراحی آن بیشتر شبیه یک فضای اجتماعی یا “پاویلیون” است تا صرفاً یک تخت خواب، که با استفاده از رنگها و اشکال متضاد، مرز بین هنر و زندگی روزمره را از بین میبرد.
صندلی اول (first chair)
میشل دو لوچی
یک صندلی سبُک با ساختار فلزی ساده که با کرههای چوبی آبی رنگ تزئین شده است. این کرهها به عنوان تکیهگاه، دستگیره و عناصر دکوراتیو عمل میکنند و تأکیدی بر بازیگوشی و نادیده گرفتن قواعد سختگیرانه طراحی هستند.
فرش سن تروپه (saint tropez carpet)
ناتالی دوپاسکیه
این فرش با الگوهای هندسی انتزاعی و رنگهای جسورانه که مشخصه کار دو پاسکیه است، نمایانگر استفاده گروه ممفیس از تزئینات و نقوش قوی است.
کابینت د انتیبس (D’antibes cabinet)
جورج سودن
این کابینت با ترکیبی از سطوح طرحدار و الگوهای متضاد، مانند یک کلاژ سهبعدی به نظر میرسد و کارکرد سنتی مبلمان را به یک اثر هنری بازیگوش تبدیل میکند.
چراغ سوپر(super lump)
مارتین بدین
این چراغ سیار و چرخدار، شبیه یک اسباببازی یا موجودی کوچک است. این طرح با شکستن تصور رایج از ثابت بودن چراغها، یک عنصر شوخطبعانه و کاربردی به طراحی اضافه میکند.
کتابخانه کارلتون (Carleton bookcase)
اتوره سوتساس
نمادینترین اثر گروه ممفیس، طراحی شده در سال ۱۹۸۱. این قفسه کتاب با استفاده از لمینت پلاستیکی رنگارنگ و اشکال هندسی توتممانند، مهمترین
شاخصه سبک ممفیس و اعتراض به عملکردگرایی مطلق است.
ممفیس و ورود به عرصه جواهرات
در اوایل دههٔ ۱۹۸۰، همزمان با رونمایی مبلمان ممفیس در میلان، برخی طراحان گروه و همفکرانشان مجموعههای محدودی از جواهرات خلق کردند. ایده اصلی آن بود که «همان انرژی بصری» روی بدن قابل حمل باشد. این جواهرات معمولاً از طلا یا نقره بهعنوان پایه استفاده نمیکردند، بلکه با ترکیب متریالهایی مثل آکریلیک رنگی، سرامیک، سنگهای مصنوعی و حتی پلاستیک، به همان «روحیه بازیگوش» وفادار میماندند.
طراحی های شاخص جواهرات در ممفیس
ناتالی دو پاسکوئیه Nathalie Du Pasquier))
سنجاق سینه (نرگال_(Nergal
این قطعه اغلب شامل الگوهای انتزاعی و رنگهای جسورانه است که یادآور طرحهای پارچه و گرافیکهای پر جنب و جوش پاسکوئیه در دوران ممفیس است.
پیتر شایر (Peter Shire)
سنجاق سینه (لاسینه گا_(La sienega
این قطعه که نامش از یکی از خیابانهای لس آنجلس گرفته شده، نمونهای از کارهای شایر است که اغلب شامل ترکیب اشکال معماری، رنگهای کالیفرنیایی و خطوط دینامیک میباشد.
اتوره سوتساس ((Ettore Sottsass
سنجاق سینه (سیرکولوس_(Circulus
ترکیبی از اشکال هندسی پایه ( دایره – مثلث – مربع ) در یک ترکیب نامتقارن که امضای اصلی سوتساس در ممفیس است.
Saeed Mortazavi
گوشواره ((frame
گوشواره هایی به فرم کپسولی ترکیبی از اشکال هندسی ساده و رنگ های پایه ازخصوصیات بارز سبک ممفیس که جزعی از کالکشن frame ازسعید مرتضوی میباشد.
این مقاله توسط مهدی امیری طراحی و تدوین شده است.